در این مورد ظاهراً والدین سه دستهاند:
۱. والدینی که شروع تربیت جنسی را از زمانی میدانند که کودک پرسشهایی دربارهی تفاوتهای ظاهری بدن خود با جنس دیگر یا بارداری و … مطرح میکند.
۲. والدینی که در اولین فرصت تربیت جنسی را با آموزش حد و مرز و زمان و مکان برهنه شدن شروع میکنند و همینطور پیش میروند و مدام در حال عادیسازی و آگاهسازی! کودک هستند.
۳. والدینی که ظاهراً اعتقادی به تربیت جنسی ندارند و یا خجالت مانع از صحبتشان با کودک میشود. این دسته تربیت جنسی را به مدرسه، مهد کودک و یا بچههای همسال دیگر میسپرند و قائلند که خودشان هم همین طور یاد گرفتهاند!!
واقعیت این است که تربیت جنسی کودکان، سالها قبل از شروع سؤالات آنان و حتی متولد شدنشان آغاز میشود. از زمانی که والدین به جنسیت فرزند خود و به ترجیحی که نسبت به جنسیت او دارند، فکر میکنند. آنجا که برخی فرزند دختر را ترجیح میدهند و باور دارند دخترها آرامترند، همراه و همدم والدینند و به علت لطافت و علایق خانگی که دارند تربیت آنها آسانتر از پسرهاست. بعضی دیگر دقیقاً به همین دو دلیل دختر را آسیبپذیر و تربیت او را دشوار میدانند و ترجیح میدهند که پسر داشته باشند چون پسر را قویتر، آزادتر و منطقیتر میدانند و قائلند برای دنیای خشن و پر از تبعیض و نابرابر کنونی مناسبتر است!
صرف نظر از درست یا غلط بودن هر یک از این باورها، نکتهی مهم تأثیر این باورها در نگرش والدین نسبت به جنسیت و در نهایت شیوه تربیتی آنهاست. والدینی که باور به قویتر و آزادتر بودنِ ذاتی پسرها دارند از همان نوزادی آگاهانه یا ناآگاهانه هر گونه مقاومت و مخالفت پسر خود را به ذات قدرتطلب و خشن مردانهی او نسبت میدهند؛ نسبت به برهنگی و محل تعویض پوشک او تسامح و سهلگیری بیشتری دارند و اگر به صراحت یا به تلویح مورد اعتراض یا پرسش قرار گیرند در پاسخ فقط میگویند، پسر است و برهنه دیده شدنش اهمیتی ندارد.
برخی با پسرها حتی شوخیهای بسیار ناجور میکنند اما در مورد دخترهایشان یک دفعه ناموسدار!! و غیرتی میشوند، در حالی که کودک تصویر مرد یا زن بودن خود و جنس دیگر را از خلال همین رفتارها، شوخیها و باید و نبایدها کسب میکند و مطابق همانها هم با خود، طرف مقابل و در جامعه رفتار میکند و همان چرخه را تقویت و تکرار میکنند.
به این عبارات دقت کنید:
«چون تو دختری، …» یا «چون تو پسری …»
«مرد که گریه نمیکنه»
«دختر نباید بلند بخنده»
«مردا چون قویترن باید …»
«دخترا گناه دارن، نباید …»
و ….
این جملات نقش و اثری ماندگار در شکلگیری هویت جنسی کودک دارند. این رفتارها و گفتارها به علاوهی همهی کتابها، مجلات و رسانههای جمعی همین تربیت متداول را ایجاد کردهاند و اگر پدر و مادری تعاریف و ملاکهای دیگری از زن و مرد بودن، ویژگیها، حقوق و مسئولیتهای آنها دارند، لازم است در انتخاب کلمات، اسباببازیها، شوخیها، رفتارهای عادی و روزمرهی خود دقت و توجه بسیار زیادی داشته باشند.
پس گام اول این است که خودمان به عنوان والدین خوب فکر کنیم و این کلیشههای ذهنی را در خود بیابیم و اصلاحشان کنیم. چرا که بخش اعظم تربیت جنسی کودک در خانواده و به خصوص توسط مادر ساخته میشود.
دیدگاه خود را ارسال نمایید