کمتر از دو سال هست که فرزنددار شدم و شاید یکی از مهم ترین دغدغه هام اینه که چطور کودک خودم رو به سمت رشد صحیح حرکت بدم. روزهای خیلی شیرینیه اما در عین حال خیلی هم سخته و مدام این فکر هست که آینده ی بچه چی میشه؟! (منظورم اصلاً مباحث مادی نیست بلکه خود کودک هست.) انگار از زمان پدر و مادر شدن یک دفعه احساس می کنیم که خیلی اوضاع فرق کرده و دیگه جایی برای آزمون و خطا و اشتباه کردن نداریم! برای همین خواستم یک مطلب در مورد تعامل با کودک تا ۶ سالگی بنویسم که اسمش شد؛ پادشاهی کودکان و توی اون چند مورد از فواید و مضراتی که به ذهنم میرسه رو با شما هم در میان بگذارم. اگر احیاناً موردی از قلم افتاد شما تکمیلش کنید.
اضطراب از آینده
امروز کلان شهرها مشکلات زیادی را با خود به وجود آورده اند که البته بخشی از آنها گریزناپذیر هستند. یکی از مشکلات که گریبان خانواده ها و البته متخصصین تعلیم و تربیت رو هم گرفته “آینده هراسی” و نگرانی دائمی والدین از آینده فرزندانشان است.
خیلی از ما والدین چون دوران کودکی خوبی نداشته ایم و در برخی موارد کودکی ما با مشکلات و عقده های روانی همراه بوده، آینده را برای کودکان اینطور معرفی می کنیم که “اگر این کار رو نکنی موفق میشی” و با این نوع نگاه کودک را وارد فضای رسمی آموزشی می کنیم و اجازه نمیدهیم کودک دوران کودکیش رو به صورت عادی و طبیعی طی کند. علت هم مشخصه؛ ما خودمون درد کشیده ایم!!
والدین نباید فکر کنند که کودک حتما باید منظم و حرف گوش کن باشد و نباید انتظار رفتار بزرگسالانه از اون داشته باشند، والدینی که کودک رو وارد کلاس های زبان، خلاقیت، هنر، ورزش و …. می کنند و احیانا اگر کودک توی کلاس شرکت کنه و خوب یاد نگیره توبیخش می کنند، قطعاً کار درستی انجام نمیدن! و یا حتی بردنِ مهدهای کودک به سمت حفظیات کار بسیار غلطی است. حتی خودِ ما زمانی که کودک از مهد برمی گردد به جای پرسش چقدر بهت خوش گذشت؟ می گوییم چی یاد گرفتی؟ و در واقع امکان بیان را از کودک سلب می کنیم و برچسب های کم هوشی، گوشه گیری و… را به وی می زنیم،. تبعاً در این شرایط نباید انتظار تربیت کودکی موفق را داشته باشیم.
امروزه در دنیا به اثبات رسیده است که افراد موفق کسانی هستند که دوران پیش از دبستان یعنی صفر تا شش سالگی را با آسایش و آسودگی سپری کرده اند. کودکان باید تا پایان شش سالگی طبق نظرات علمی، روانشناسی و دینی “پادشاهی” کنند زیرا این دوران غیر رسمی است و باید فعالیت های غیر رسمی داشته باشند. حتماً شنیده اید که در حدیث نبوی نیز دوران تربیت به سه گروه سنی تقسیم شده است و هر دوره ای اسم مربوط به خود را دارد.
آینده فرزندان خود را نسوزانید
نگرانی های بی موردِ ما کودکان را وارد آموزش های زود هنگام می کند. کودکی که از سه سالگی وارد کلاس های زبان یا دوره های آموزش الفبا و غیره می شود، در دوران نوجوانی ناهنجاری های رفتاری متعددی از خود نشان می دهد و در این حالت چه کسی مقصر است جز ….!
کودکانی که دوران کودکی خوبی نداشته و عمدتاً کودکی همراه با استرس و اضطراب دارند در آینده نیز افراد خوشحالی نخواهند بود، پس والدین باید تعریف خود را از دوران کودکی افراد تغییر دهند تا بتوانند فرزندان موفقی را تربیت کنند.
نباید کودکان به گونه ای تربیت شوند که با انبوهی از اطلاعات و دانش ها همراه شوند که همگی آنها حاصل آموزش های رسمی زود هنگام هستند. این کودکان هم کودکی خود را از دست می دهند و هم اینکه در نوجوانی، جوانی و بزرگسالی و سایر دوران زندگی خود همواره با اضطراب و استرس همراهند. والدین اگر مراقب رفتار خود بوده و والدین خوشحالی شوند و به نشاط قلبی خود برسند کودکانشان هم در آینده کودکان موفقی خواهند بود. یادمان باشد امروز دنیا به سمت خلاقیت رفته و دیگر دنیای حفظیات و انبار اطلاعات نیست و کسانی که فکر موفقی دارند آینده موفقی نیز خواهند داشت.
والدین نباید احساس کنند با وارد آوردن این فشارها به کودکان خود آینده آنان را می سازند بلکه باید بدانند متاسفانه عکس این موضوع رخ داده و با این اقدامات باعث تباهی آینده فرزندان خود می شوند. در واقع با این فشار و استرسی که به کودکان وارد می شود هم دنیای کنونی و هم دنیای آینده آنان را به نابودی می کشاند.
اما فواید پادشاهی کودکان تا ۶ سالگی
شکوفایی استعدادها
۱. یکی از این ثمرات، شکوفایی استعدادهای نهفته در کودک است، وقتی طفلی در محیطی آرام و با کمترین تنش، قرار داشته باشد و احساس کند که هر چه میخواهد برای او فراهم میشود، به گونهای طبیعی ذهن او این آمادگی را پیدا میکند تا هرچه در توان دارد، بروز دهد، چون در هیچ شرایطی برای خود مانع و مشکلی نمیبیند که جلوی ابراز وجودش را بگیرد، به این ترتیب به نمایش استعدادهای پنهانی خود میپردازد.
وقتی چنین شرایطی فراهم باشد، کودک در موقعیتی قرار میگیرد که زمینهای برای درک و شناخت و خلاقیت بیشتر او در آینده، ایجاد خواهد شد؛ شرایط خلاف این وضعیت به این صورت است که کودک احساس رهایی نداشته باشد و به نیازهای طبیعی او پاسخ داده نشود، به گونهای که حتی برای بروز نیازهای کودکانهاش مانع و سرپوشی هم گذاشته شود، چنین وضعیتی برای کودک فرصتی باقی نمیگذارد تا برای ابراز وجود و نشان دادن استعدادهایش، تلاش کند؛ به این ترتیب دچار نوعی احساس سرکوب درونی احساسات و عواطف میشود.
اعتماد به نفس
۲. از دیگر ثمرات پادشاهی کودک در ۶ سال اول، ایجاد حس اعتماد کودک نسبت به والدین خود است، وقتی کودکی در ۶ سال اول زندگی خود، احساس کند که هر چه میخواهد، میتواند از پدر و مادرش درخواست کند و والدین به خواستههای او احترام میگذارند، به پدر و مادر خود اعتماد دارد و به آنها محبت بیشتری پیدا میکند، به این ترتیب وقتی به دوران نوجوانی و سن بلوغ هم میرسد، به والدین خود احساس محبت و دلبستگی عاطفی دارد.
همین احساس موجب میشود که فرزندان از والدین حرف شنوی داشته باشند و در دوران جوانی هم اگر دچار مشکل و پیشامدی شدند، والدین خود را محرم خویش بدانند و با آنها به گفتوگو و مشورت بپردازند، چراکه باور دارند که پدر و مادر، حامی و پشتیبان آنها هستند.
والدین باید بدانند و باور کنند که بهترین دوران و حساسترین زمان برای شکلگیری شخصیت کودکانشان، همان ۶ سال اول است که خمیره وجود کودک به طور کامل در دستان والدین است و نباید این فرصت طلایی را با ناآگاهیهای خود از دست بدهند، این دوران تکرار شدنی نیست، اگر والدین این دوران را از دست بدهند باید خود را آماده کنند که فرزندانشان به طور تدریجی از آنها فاصله گیرند، به این صورت که در دوران جوانی که خصلتهای استقلال طلبانه در آنها بروز مییابد، موجب ایجاد فاصله بیشتری میان آنها و والدین میشود، به این ترتیب عدم رابطه عاطفی و حس اعتماد بین فرزند و پدر و مادر موجب میشود تا این فرزندان، نسبت به سایر موارد گرایش پیدا کنند، مواردی همچون گروه دوستان که اگر در این مسیر، انحرافی وجود داشته باشد، موقعیت گریز این فرزندان از خانواده تشدید میشود و مشکلات متعددی ایجاد میشود.
به این ترتیب شاهد رفتارهای جوانی هستید که همان کودک دیروز است که به خواستهها و نیازهای روحی او پاسخ داده نشده و به اقتضائات سن او با او برخورد نشده و همین امر موجب میشود تا در نوجوانی، رغبت و تمایلی نسبت به والدین و سخنان آنها نداشته باشد و آنها را دور از خود ببیند، او ممکن است با خود فکر کند که اگر مشکل خود را به والدین بگوید، آنها مثل گذشته به او تحکم میکنند و مانع او میشوند.
اطاعت پذیری در مراحل بعدی
۳. از دیگر نتایج سروری کودک در ۶ سال اول زندگی، این است که برای کودک شرایطی مهیا میشود تا روحیه اطاعت از والدین را پیدا کند.
وقتی پدر و مادر در برقراری ارتباط عاطفی با کودک، موفق عمل میکنند و اعتماد او را به سمت خود جلب میکنند، کودک علاقه وافری به والدین پیدا میکند و در دوران نوجوانی نسبت به آنها حرف شنوی دارد و به راهنماییهای آنها توجه دارد، چون او همواره از درک والدین خود بهرهمند بوده و به آنها اعتماد دارد، او میداند که پدر و مادرش به او توجه دارند و به خواستههایش اهمیت میدهند و به همین دلیل برای کسب تجربیات تازه با آنها گفتوگو میکند و از اینکه پدر و مادر همواره به او و سخنانش رغبت دارند، خوشحال و راضی است، به این ترتیب میتوان گفت که اعتماد و پذیرش از جانب والدین در دوران کودکی به طور متقابل موجب میشود تا اعتماد و احساس امنیت از جانب نوجوان، در بزرگسالی او ایجاد شود و به این صورت یک کودک برای اطاعت از اولیاء و والدین خود در دوران نوجوانی آمادگی پیدا میکند.
چنین فردی با نشاط و شادابی از والدین و مربیان خود حرف شنوی دارد، چرا که فضای اعتماد بخشی مناسبی برای او فراهم بوده که همواره از آن بهره میبرد، به این ترتیب میتوان گفت که ایجاد شرایط مناسب در جهت پادشاهی کودک در ۶ سال اول زندگی، ثمرات سودبخش و ارزندهای دارد که در آینده کودک، وضوح بیشتری مییابند، در این نوشتار به برخی از این نتایج اشاره شد و در نوشتاری دیگر به ذکر ادامه آنها خواهیم پرداخت.
اما یادمان باشد اگر بخواهیم این روال را در سال های بعد یعنی زمانی که کودک ۶،۷ سالگی را رد می کند، ادامه دهیم به طور قطع هم کودک و هم خانواده دچار مشکلات خواهند شد. این مورد یکی از آفات جامعه امروز ایران است. در بسیاری از مناطق کشور کودکان در ۶ سال اول کودکی مناسبی ندارند و مدام با محدودیت از سوی والدین روبرو می شوند اما آنهایی که با این مشکل نیز روبرو نیستند و این دوران را به شکل مناسب و قابل قبولی طی می کنند در دوران بعدی یعنی ۱۲ یا ۱۴ سالگی مشکل برای خانواده ها ایجاد می کنند.
خانواده ها بدون درک موقعیت کماکان در خدمت کودک بوده و به تداوم دوران پادشاهی او کمک می کنند و کودکانی از خود راضی تحویل جامعه می دهند. در ادامه نیز این کودک وقتی به بستر اجتماع وارد می شود چون یاد نگرفته که در برخی موارد باید فرمانبر باشد، با مشکل مواجه می شود و حتی ممکن است جامعه نسبت به آن پذیرایی نداشته باشد.
نهایت موضوع این که بسیار مهم است کودکان در ۶ سال اول زندگی پادشاهی و سروری خوبی داشته باشند اما پس از این دوران، متوجه باشیم که برای تکوین شخصیت مناسب در کودک نحوه برخورد با او نیز متفاوت خواهد شد.
دیدگاه خود را ارسال نمایید