یکی از دوستانم چند روز پیش تماس گرفته بود و میگفت که کودک یک سال و دو ماههشان به حرف گوش نمیدهد، خیلی لجباز است و خوب هم غذا نمیخورد و به قول او با آب زنده است! پیش پزشک کودکان رفته بودند و پزشک پس از معاینهی جزئی کودک به آنها گفته بود غذاهایتان خوشمزه نیست و باید غذاهای خوب و خوشمزه درست کنید!
در یکی از کلاسها نیز مادری پیش من آمد و گفت فرزند ۴ سالهشان بیشفعال است، یعنی بیشفعال بوده و نزد پزشک کودکان رفتهاند و پزشک مدت یک سال به کودک قرص میداده است! الآن هم حدوداً ۶ ماه است قرص نمیخورد و بهتر شده است.
و همین طور مادر دیگری که کودکش را پیش هر دکتری برده بود یک چیز گفته بودند! یکی گفته بود این بچه اوتیسم دارد، یکی گفته بود اوتیسم خفیف دارد! دیگری گفته بود سالم است! و یکی دیگر گفته بود دیستروفی دارد و …
سوای از پاسخ به سوالات بالا، سوال اصلی این است که اساساً پیش پزشک کودکان رفتن در این مسائل چه معنیای میدهد؟! واقعاً تشخیص استرس، بیشفعالی، اوتیسم و … با پزشک کودکان است که برای بیماریهای عمومی جسم کودک به او مراجعه میکنیم؟!
یکی از مشکلات عصر حاضر که با شروع مدرنیته هم شدت گرفته است، پزشکینه کردن مسائل با سرعت خیلی بالاست! جالب اینجاست که این منطق از سوی خانوادهها نیز کاملاً پذیرفته شده و حتی به کودکان نیز منتقل شده است.
امروزه با هر کودک ۷-۸ سالهای صحبت کنید، در مورد افسردگی، استرس، اضطراب، ضربهی عاطفی و … چیزهایی میداند که قطعاً کودک ۷-۸ سالهی ۲۰ سال پیش نمیدانست. جالبتر این است که تقریباً اکثر کودکان ادعا میکنند این حالات روانی را تجربه کردهاند!!
امروزه حتی کشمکشهای هیجانی کودکان نیز پزشکینه شدهاند. یعنی کودکان طوری آموزش دیدهاند که تجربههای دشوار زندگی را هم بهمنزلهی بیماری نگاه کنند؛ بیماریای که باید برای آن به پزشک مراجعه کنند. دقت کنیم زمانی که اضطرابی طبیعی یا مشکلی هیجانی همچون وضعیتی روانشناختی دیده شود، کودک ما کمتر این توانایی را پیدا میکند تا در مقابله با سختیها و درد و رنجها از خودش مقاومت نشان دهد. در حالی که اینها طبیعت زندگی یک کودک و حتی بزرگسال را تشکیل میدهند.
در اکثر این مشکلات – البته اگر واقعاً مشکلی در کار باشد – نظر فرد متخصص این موارد بسیار دقیقتر از نظر پزشک کودکان است. شاید گفتنش سخت باشد اما در پارهای از موارد مدیر یک مهدکودک، مشاور امور خانواده، مشاور کودکان و … شاید جایگزین مناسبی باشند.
مقصود این نوشته فقط طرح مسئله بود، نه ارائه راهحل و در این باره حرف بسیار است. باقیاش بماند برای زمانی دیگر …
دیدگاه خود را ارسال نمایید