ظاهراً اختلاف نظر بین همسران یک موضوع شایع هست و جالبتر اینکه بدونیم اصلاً چیز بدی که نیست، خیلی هم خوب و طبیعیه!
فرض کنید هر روز صبح که از خواب بلند میشدید همسرتون دقیقاً میدونست که شما امروز چی دوست دارید بخورید، چه لباسی میخواید بپوشید، اصلا سر چه ثانیهای از اتاق میاید ییرون، کِی میرید حمام، کِی میخواید در یخچال رو باز کنید، مربا به میخورید یا آلبالو و هر کار دیگهای. از قضا هیچ مشکلی هم با هیچ کدوم از کارایی که دوست داشتید انجام بدید، نداشت! وای که چقدر همه چی شیرین بود. 😍😍
این موضوع خیلی شیرین بود ولی به احتمال خیلی زیاد برای نهایتاً یک هفته، چون در این صورت همسرتون داشت با یه ماشین زندگی میکرد نه یه آدم و خیلی زود دلش رو میزد!
اساساً اون چیزی که برای همه خیلی جذابه نفسِ اختیار و انتخابگری آدمیزاد هست ولو متوجهش نباشیم. اصلاً چرا اقبال به حیوان خونگی داره زیاد میشه چون برخلاف اسباببازیها اونم میتونه انتخاب کنه و کارهای پیشبینی نشده بکنه، البته در رتبه پایینتری از آدمیزاد.
نمیدونم تا حالا دقت کردید یا نه، یکی از ویژگیهای آدمای جذاب غیرقابل پیشبینی بودنشونه! و این رسماً یعنی اختیار و انتخاب. بچههای کوچیک هم دقیقاً برای همین جذاب هستند چون برامون مشخص نیست الآن میخوان چی کار بکنن. البته بماند که همه خلاف این رو دوست داریم!
اما بعد؛ اینا چه ربطی به بحث داره؟! 😉
ببینید اختلاف نظر بین ما و همسرمون نه تنها طبیعیه بلکه مطلوب هم هست، اون چیزی که نامطلوبه عدم مدیریت این اختلاف نظرهاست.
اختلاف نظر در هر سطحی باید مدیریت بشه، گاهی این اختلاف در سطح باورهای بنیادین مثل خدا و پیغمبر و دین و … هست، گاهی در مسائل سیاسی، گاهی در تربیت بچهها، گاهی در مسائل اقتصادی و گاهی هم در تمایلاتمون. مثلاً من دوست دارم بریم خونه باباماینا و همسرم دوست داره بریم خونه داداشش یا مثلاً توی رنگا و دکور خونه اختلاف سلیقه داریم.
اول باید ببینیم که مشکل ما با همسرمون یا هر کس دیگهای در کدوم سطح هست؟ و طبیعتاً بعدش به راهحلهاش فکر کنیم.
شما بیشتر اختلافاتتون از کدوم دسته است؟! بگید تا بخشهای بعدی نوشته بشه ….
دیدگاه خود را ارسال نمایید